وقتی روز به‌ روز بزرگتر می‌شوی

روایت رشد من

فاطمه.ح
متولد 81 ام. اوایل دهه 90 دهه‌هشتادی بودن در این فضا خیلی حس پرافتخاری به بهم می‌داد چون همه یا دهه هفتادی بودند یا دهه شصتی. من از 13-14 سالگی شروع کردم به نوشتن.


روانشناسی را در دانشگاه انتخاب کردم. برخلاف خیلی‌ها که به هوایِ بیشتر شناختن خودشان وارد این رشته می‌شوند، توهمِ کشف خودم را نداشتم.
اما کشف شدم، توسط خودم. هویتم را لابه‌لای درخت‌های خوابگاه خوارزمی کرج پیدا کردم و در مسیر تکراری کرج به گیلان جا گذاشتم.


دوست دارم یک کاری کنم. هر کاری. اینجا کارم نوشتن است و صادقانه بگویم، دوست دارم خیلی خوب بنویسم. هدفم از این وبلاگ از سال 1402 دیگر همین است.

***
به راه بادیه
به راه بادیه
بادیه بادیه
به راه به راه
نشستن باطل
نشستن باطل
باطل باطل
مراد مراد


بایگانی

دروغ

يكشنبه, ۱۴ بهمن ۱۳۹۷، ۰۷:۳۲ ب.ظ

برادرم می‌گوید این راهت غلط است. هر جا بپرسی و چندتا مطلب بخوانی می‌فهمی نباید این کار را بکنی. می‌گوید ته راهی که می‌روی دره است.

و من همچنان ادامه خواهم داد... 

موافقین ۳ مخالفین ۱ ۹۷/۱۱/۱۴
فاطمه .ح

نظرات  (۵)

۱۶ بهمن ۹۷ ، ۱۴:۴۱ محمود بنائی
بله آدم ها درست یا غلط راه خود‌شون را میرن! 
پاسخ:
آره، البته من فکر می‌کنم گاهی دلیلش اینه که خودشون فکر می‌کنن راهشون درسته و ما از بیرون نمی‌فهمیم دلایلشونو.
۱۶ بهمن ۹۷ ، ۲۲:۴۲ محمود بنائی
کاملا درست فکر میکنید :) 
آدم تا خودش سرش به سنگ نخوره، نمیفهمه :)
پاسخ:
هاهاها، آره آره :))
هی! منو یادته؟:) وبلاگ جدیدت رو یکم دیر پیدا کردم:-D فقط یکم!:) 
پاسخ:
بلی که یادمه.
فکر کردم داشتی وبلاگمو، نمی‌دونستم.
۳۰ بهمن ۹۷ ، ۱۵:۰۱ آقای رایمون
تا کی باید به این راه ادامه داد یعنی؟
پاسخ:
فکر کنم تا وقتی که خودم متقاعد شم که این راه درست نیست.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">