فاطمه.ح متولد 81 ام. اوایل دهه 90 دهههشتادی بودن در این فضا خیلی حس پرافتخاری به بهم میداد چون همه یا دهه هفتادی بودند یا دهه شصتی. من از 13-14 سالگی شروع کردم به نوشتن.
روانشناسی را در دانشگاه انتخاب کردم. برخلاف خیلیها که به هوایِ بیشتر شناختن خودشان وارد این رشته میشوند، توهمِ کشف خودم را نداشتم. اما کشف شدم، توسط خودم. هویتم را لابهلای درختهای خوابگاه خوارزمی کرج پیدا کردم و در مسیر تکراری کرج به گیلان جا گذاشتم.
دوست دارم یک کاری کنم. هر کاری. اینجا کارم نوشتن است و صادقانه بگویم، دوست دارم خیلی خوب بنویسم. هدفم از این وبلاگ از سال 1402 دیگر همین است.
*** به راه بادیه به راه بادیه بادیه بادیه به راه به راه نشستن باطل نشستن باطل باطل باطل مراد مراد
من با اینکه همیشه میدونستم فرمولش هست ولی هیچ وقت دوست نداشتم برم فرمولاً رو نگاه کنم و دوست داشتم خودم حلش کنم و البته همچنان ناکام موندم :دی
پاسخ:
تشکر
راستش منم دوست داشتم اینکارو انجام بدم ولی واقعا کار سختیه و از من یکی که معما ها رو خیلی هم خوب حل نمی کنم بر نمیاد!! ولی یه احتمالی دادم و نمیدونم درسته یا نه؛ اینکه یکی دو جور فرمول مختلف یادبگیرم و بعدش که ذهنم راه افتاد اینقدر با روبیکو فرمولاش ور برم که یه جدید بنویسم!