وقتی روز به‌ روز بزرگتر می‌شوی

روایت رشد من

فاطمه.ح
متولد 81 ام. اوایل دهه 90 دهه‌هشتادی بودن در این فضا خیلی حس پرافتخاری به بهم می‌داد چون همه یا دهه هفتادی بودند یا دهه شصتی. من از 13-14 سالگی شروع کردم به نوشتن.


روانشناسی را در دانشگاه انتخاب کردم. برخلاف خیلی‌ها که به هوایِ بیشتر شناختن خودشان وارد این رشته می‌شوند، توهمِ کشف خودم را نداشتم.
اما کشف شدم، توسط خودم. هویتم را لابه‌لای درخت‌های خوابگاه خوارزمی کرج پیدا کردم و در مسیر تکراری کرج به گیلان جا گذاشتم.


دوست دارم یک کاری کنم. هر کاری. اینجا کارم نوشتن است و صادقانه بگویم، دوست دارم خیلی خوب بنویسم. هدفم از این وبلاگ از سال 1402 دیگر همین است.

***
به راه بادیه
به راه بادیه
بادیه بادیه
به راه به راه
نشستن باطل
نشستن باطل
باطل باطل
مراد مراد


بایگانی

دوراهی، شاید!

جمعه, ۱۲ آذر ۱۳۹۵، ۰۱:۰۴ ب.ظ

به دبیر فیزیک پیام دادم : فلان صفحه ها و تمرین ها رو هم امتحان میگیرین؟ چک نکرده بودید تو کلاس و صفحه ی اخر هم تدریس نشده. 

میگه : فردا اصلا امتحان نمیگیرم چون درستون باید کامل بشه !!

میگم : همه دارن میخونن ها! خودتون تعیین کردید  

میگه : خیال کردم اون یکی شنبه گذاشتم امتحانو :| عیبی نداره بذار بخونن،برای هفته ی بعد به سودشون میشه -_-


الان موندم واقعا؛ به بچه ها بگم؟ نگم؟

اگه بگم که حرف دبیرم رو گوش ندادم، اگه نگم که اگه بچه ها بفهمن من می دونستم خیلی ضایع هست. از طرفی خوشم نمیاد جلو دبیرم یه ادم خبرچین بنظر بیام. از طرف دیگه اگه فردا برگرده تو کلاس بگه اتفاقا فاطمه به من پیام داد و پرسید، توسط افراد کلاس بازپرسی میشم یحتمل!

ولی اگه حرف قلبیِ منو بخواید، دوست دارم بذارم بچه ها عین خر بشینن بخونن. یه سری ها هم که تقلب برداشتن وا برن.

یه احساس خیلی بد و قهوه ای مانندی دارم. 

البته برای من که فرقی نداشت خونده بودم، اما بهتر شد. چون یه هفته دیگه برای خوندن بیشتر وقت دارم، فیزیک جزو درسهایی هست که مشکل دارم. 


بعدا نوشت : 

اصلا باورتون نمیشه اگر بگم چیشد :))))

یهو دبیرم پیام داد به کسی چیزی گفتی؟
گفتم نه !
گفت وااااقعا به هیچکس چیزی نگفتی؟؟
گفتم نه به غرآن :|||
گفت فاطمه جان من تو محاسباتم اشتباه کردم، شما فردا امتحان دارید، اون کلاسی ها ندارن :))))))
موافقین ۴ مخالفین ۱ ۹۵/۰۹/۱۲
فاطمه .ح

آزمون

نظرات  (۸)

۱۲ آذر ۹۵ ، ۱۳:۰۷ Vincent Valantine
احتمال اینکه بچّه‌ها به استاد لو بدند تو بهشون خبر دادی بیشتر از اینه ک استاد به بچّه‌ها لو بده بهت خبر داده :-"
پاسخ:
خودمم همین فکرو می کنم؛ ولی میترسم سوتی بده دبیرم :))

+و راستی ممنون بابت اون لغت. همیشه فراموش می کنم که "بگذارم" هست در اصل -_-
نه نگید :)) بذارید بشینن بخونن :)) دبیر هم نمیاد وسطِ کلاس بگه من به فلانی گفته بودم که!! والا‌ :)
پاسخ:
:))) خب خوبه که کامنت گذاران تایید کردن. 
بنابراین نمیگم😀
به نظر من نگو و این رو به استادتون هم بگو که چیزی نگه که تو میدونستی
خودتم بخون
پاسخ:
اصلا باورت نمیشه اگر بگم چیشد :))))
یهو دبیرم پیام داد به کسی چیزی گفتی؟
گفتم نه !
گفت وااااقعا به هیچکس چیزی نگفتی؟؟
گفتم نه به غرآن :|||
گفت فاطمه جان من تو محاسباتم اشتباه کردم، شما فردا امتحان دارید، اون کلاسی ها ندارن :))))))
۱۲ آذر ۹۵ ، ۱۸:۴۵ بانوی عاشق
وای چه دبیر باحالی خخخخ
خوب شد هیچی نگفتیا ^_^
پاسخ:
آره واقعا خوب شد-_-
در هر صورت به نفعِ شما بوده.
پاسخ:
آره شاید :))
اوه اوه :))))) اگه می‌گفتید دیگه امتحان نمی‌تونست بگیره :)))) حیف شدااا ...
حالا چرا غرآن!؟ :/ غلط املایی یا عمدی؟ :)))
پاسخ:
چرا بابا میگرفت :/ بعدش حتی به حرف من اعتماد هم نکرد و تو گروه فیزیک اعلام کرد فردا امتحانه ای بچه های نهم الف!!!

عمدی برای طنز بیشتر. چون در واقعیت تو چتمون اینو نگفتم، اینجا نوشتمش فقط. 
۱۲ آذر ۹۵ ، ۲۱:۳۴ علی محمدرضایی
اه اه اه فیزیک مخصوصا اگه معلمت افتضاح باشه خوب شدنگفتی وگرنه سر کلاس همه میگفتن توگفتی نمیگیره وکلا برات ماجرا میشد ولی خوبیش این بود که ازامتحان راحت میشدید
پاسخ:
معلممون خوبه ولی حجمش یکم زیادِ درسمون. اره راست میگی. 

منم با فیزیک مشکل داشتم..یادش بخیر
پاسخ:
:-)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">