خودِ خودِ خودم (نیستم)
یه موقع هست آدم میخواد خودشناسی کنه یا به عبارتی سرخودشو گرم کنه، برای همین میره آزمون و این چیزا میده و از این جور نتایج براش میاد که یه پوزخندِ ملیحی (!) روی لبهاش میاره :-/
(این عکسا برای آزمونهای یکی دو ماه پیشه، امروز تو اسکرین شاتها دیدمشون)
البته در حقیقت من دیشب داشتم به 20 سال بعدم فکر می کردم. به اینکه میخوام 20 سال بعد کی (who)، کجا و چطوری باشم. به اینکه خودم دلم میخواد دقیقا چه ویژگی هایی رو اون زمان کسب کرده باشمو به چه موقعیتی رسیده باشم.
تصویرذهنیم مبهم بود؛ خدشه داشت، میدونستم چه چیزهای میخوام ولی کنار هم که میذاشتم با هم جور در نمیومد. آدم باید یه ورژن از خودش تو آینده داشته باشه، تا وقتی که کتابشو برای امتحان ترم خوندن باز میکنه، تنها انگیزه ش برای امتحان دادن، فیلم دیدنِ بعد از آزمون نباشه!
تا الان امتحانا خوب بود. خوب نمیشد هم باز خوب می بود!
++جمله ی پست قبلی رو به آینه ی دستشویی گفته بودم؛ امیدوارم لایک ها و دیس لایکهاتون هم برهمین اساس بوده باشه چون مسئولیت برداشت های دیگه رو نمی پذیرم.