وقتی روز به‌ روز بزرگتر می‌شوی

روایت رشد من

فاطمه.ح
متولد 81 ام. اوایل دهه 90 دهه‌هشتادی بودن در این فضا خیلی حس پرافتخاری به بهم می‌داد چون همه یا دهه هفتادی بودند یا دهه شصتی. من از 13-14 سالگی شروع کردم به نوشتن.


روانشناسی را در دانشگاه انتخاب کردم. برخلاف خیلی‌ها که به هوایِ بیشتر شناختن خودشان وارد این رشته می‌شوند، توهمِ کشف خودم را نداشتم.
اما کشف شدم، توسط خودم. هویتم را لابه‌لای درخت‌های خوابگاه خوارزمی کرج پیدا کردم و در مسیر تکراری کرج به گیلان جا گذاشتم.


دوست دارم یک کاری کنم. هر کاری. اینجا کارم نوشتن است و صادقانه بگویم، دوست دارم خیلی خوب بنویسم. هدفم از این وبلاگ از سال 1402 دیگر همین است.

***
به راه بادیه
به راه بادیه
بادیه بادیه
به راه به راه
نشستن باطل
نشستن باطل
باطل باطل
مراد مراد


بایگانی

1. امروز 14ام مهره. دو هفته گذشته. هنوز همه ی کتابهامو جلد چسبی نگرفتم و یه سری ها رو رها کردم. تا الان دو تا آزمون دادیم و 5 تا آزمون دیگه برای روزها و هفته های آتی (از الان) وقت گرفتن مبادا کسی همون روز امتحانی بزاره!

2. دیروز هم قرار بود بریم کاور بخریم برای زنگِ اخرِ امروز (ورزش) که چون خودم هم به یاد نیاوردم، پیش خانواده مطرح نکردم و از شانس خوبم امروز صبح یکی از هم کلاسی ها بی دلیل یه دونه اضافی خریده بود و من بعد از گرفتن کاور ازش، به زور و زحمت پولی که باید می دادم رو تو کیفش گذاشتم. نمیفهمم! خب پول خودتونه، خرج کردید، دستتون درد نکنه؛ بگیرینش دیگه :|

3. یه بررسی میخواستم بکنم انتخاب رشته رو، 

خب من از دَم از ریاضی خوشم نمیاد و کل خانواده م از این موضوع متعجبن چون برادرهام هم استعداد زیادی در ریاضی داشتن و هم علاقه. خب من ندارم. فیزیک هم مفاهیم شیرینی داره ولی بخش های محاسبات و فرمول هاش رو نمی پسندم طبعا. اصلا هم به دبیرهاشون برنمی گرده چون به جرات می تونم بگم دبیر ریاضی مون از بهترین هاست و خیلی هم دوستانه تدریس میکنه. رشته ی ریاضی-فیزیک رفتن رو در راستای اینکه که هیچوقت بهش فکر نمیکردم، از گزینه های روی میز کنار میزارمش!

خب خیلی ها این وسط به من میگفتن دیگه دردت چیه؟ میری تجربی دیگه! ولی اصل قضیه همیشه بین انسانی و تجربی بوده که البته به دلایلی که الان نمیخوام بگم و جاش نیست انسانی رو کنار گذاشتم. اما پیشاپیش اینو بگم که اجبار خانواده و این صحبتا درش دخیل نبوده و کاملا به خودم برمیگرده و آرزو ها و علایق و از این دست مسائل مهم زندگی که در یک گفت و گوی دو نفره می تونم بازش کنم ولی در یک پست ترجیح میدم اینکارو انجام ندم.

تجربی! از سال هفتم تا هشتم میتونم بگم که واقعا عاشقانه شیمی رو دوست می داشتم و دلیل اصلیش هم دبیر شیمیِم بود که از مدرسه مون رفت. بعد از رفتنش من دیگه یه حس خنثی نسبت به شیمی دارم و اصلا برام اهمیتی نداره. ازش لذت می برم ولی دیگه درونم اون احساس ذوقی رو که وقتی خانوم ف بود، برام ایجاد نمیکنه. شیمی دیگه باعث نمیشه که پیِ المپیادش برم. شیمی بیشتر از هر درسی منو یاد یه دبیر می ندازه و اون "خانوم ف" ست.

زیست! هفتم تا هشتم رو با خانوم جیم بودیم. تدریس خانوم جیم نکته ی خاصی نداشت. روش، زاویه دید، چشم انداز نسبت به اینده، حرف هایی که با دانش آموزا میزد و وو همشون برای من در حد حرف های عادی بودن و برام هیچ چیز جذابی نداشتن. در کنار اینکه مسائل زیست هفتم و هشتممون اصلا مسائل مورد علاقه ی من نبودن و همین باعث میشد نسبت به زیست یه حس خنثی ای داشته باشم. درسی که هست و باید خوند!

اما حالا همه چیز تغییر کرده. 

4. خانوم جیم از مدرسه ی ما رفته و خانم میم جای اون رو گرفته. خانم میم خودش بازرسه علوم تجربیه در اصل (نظارت روی روش تدریس و مقدار بودجه بندی در امتحانات و نکات مربوط به دانش آموز و معلم و از این حرفها) و زیست در سمپاد و علوم تجربی (به صورت کتاب وزارتی در یکی دو تا مدرسه دیگه) تدریس میکنه. برای توصیف ظاهری میتونم بگم : یه خانم با چشم های طوسی با آرایش صورت و قدِ حدودا 170 cm به اضافه ی یک حجم بزرگ از چربی که ایشون رو در بر گرفته و یک دور که از پله ها بالا یا پایین بره کلی خسته میشه. البته بین 32 تا 34 سالشه ها، سن بالا نیست. یه پسر هم داره فکر کنم که سال دهمی فکر کنم. دو تا شماره داره به من اون رایتلی رو نداده کلک! با اون یکی هم که زیاد آنلاین نمیشه تلگرام. بخاطر مصرف مرغ های عادی شرکتی که هورمون دارن کیست گرفته بود و مرغ رو یه سه سالی گذاشته کنار و الان خوبه. میتونه از مرغ محلی استفاده کنه ولی پسرش بدش میاد. در راستای تحصیلات هم دانشگاه دولتی اصفهان درحال گرفتن دکتری ش بود(که موضوعش پیش نیومد تا بپرسم دقیقا دکترای چی) و به دلیل شاغل بودن یه سری کارهای عملی رو شرکت نمیکرد و اون هزینه ی رفت و آمد با هواپیما هفته ای یکی دو بار و هزینه خودِ دانشگاه (بخاطر کلاسهای عملی ای که انجام میدن مثل اینکه هزینه رو بردن بالا) دیگه ادامه نداد. البته ناگفته نماند که تافلش رو هم دوبار رد شده و اون آزمونِ کارشناسی ارشدش (اسمشو دقیقا به یاد ندارم) رو هم که 60 درصد بوده بخاطر اینه که گفت هیچی نخونده بودم زبان و همه ی گزینه ها رو بلا استثنا سه زد و بدون خوندن حتی یک صورت سوال، 60 درصد زدم!:|

خب این یه سری اطلاعات مختصر درباره ش بود و البته توجه داشته باشید که من هنوز درباره ی تحقیقات و علاقمندی های این خانم به میکروب ها و تحقیقاتی که درباره شون انجام داده و خیلی وقتها به خاطر بودجه انجام داده نشده رو بهتون نگفتم. فلذا اینکه یه موقع با این اطلاعات مختصر و کلی، درباره ی سلیقه ی من دربابِ یک دبیرِ جذب کننده نظر ندید!

5. راستی این اطلاعات طی دو هفته مدرسه به عمل نیومده و از اونجایی که احتمالا اگر من و مدرسه مو بشناسید اطلاع دارید، ما تابستون ها هم مدرسه میرفتیم یه مدت.

6. داشتم زیست میخوندم الکی. برادرم فکر کرد امتحان دارم که میخونم. ولی امتحانی در کار نبود و برای دل خودم می خوندم! هنوز چهره ی پوکر فیسه برادرم رو یادم نرفته!


7. اینکه به زیست بیش از پیش علاقمند شدم بخاطر اینه که : 

یک) دبیرش رو می پسندم از یه جهاتی (بیشتر درباره ش خواهم نوشت)

دو) مطالب زیست نهم خیلی خیلی خیلی جالبه. وای، جزوی دبیر که اصلا یه دنیای دیگه ست! 


8. امروز از پشت بهمون خنجر زد و یه امتحان 10 نمره ای ازمون گرفت دبیر زیست. اصلا ازش انتظار نداشتم؛ بی ادب! :)) 

فکر کنم هشت و هفتاد و پنج صدم بشم!


9. به خودم گفته بودم بیا یکم عین آدم رفتار کن و حداقل روزهایی که درس میدن بشین بخون همون روز تا در ذهنت ثبت بشه و 70-80 درصد برای یادگیری روزهای بعدیت تاثیر گذار بشه. و فکر می کردم این تصمیم اگه بخواد حتی یه جوگیری هم بیش نباشه، کمِ کمِش تا اواخر مهر دووم میاره ولی هفته ی دوم گذشته و من در این 14 روز، 4 روز هم به زور اینکارو انجام دادم. شرمگینم و دیگه باخودم حرفی ندارم :|

10. باید یه اصطلاحی تو مایه های باقی بقای هولدن برای خودم پیدا کنم. در این پستهای نامسنجمِ شماره گذاری شده خیلی کمبودش احساس میشه!

موافقین ۵ مخالفین ۰ ۹۵/۰۷/۱۴
فاطمه .ح

نظرات  (۱۰)

۱۴ مهر ۹۵ ، ۱۸:۳۳ منِ مجازی
یعنی قشنگ رفتین زیر و بمِ معلم رو در آوردین دیگه -__-
ما رومون نمیشه بپرسیم رشتت چیه شما فقط مونده اسم پسرِش رو بپرسی :|

چون من سالِ قبل انتخاب رشته کردم ، فقط اینو بدون که یعنی مزخرف ترین سیستم آموزشی رو داریم .. شما فقط تمرکز کن به اون چیزی که واقعا علاقه داری .. من الان دوستایی رو دارم که به اجبار رفتن مثلا ریاضی .. واقعا پشیمونن :( چیزی رو انتخاب کن که بعدا حسرتِش رو نخوری :)
بعد تجربی هم تقریبا (اکثرا) حفظ ـیاتِ ... حفظ کردن هم مربوطه به علاقه‌ت که معلومه خیلی خیلی علاقه مندی .. :)

مطمئنم موفق میشی :) و خواهی دید :)
هر سئوالی هم بود اگه بتونم حتما کمکِت میکنم :)
پاسخ:
:)) شما به یه نکته توجه نمیکنی اینکه دبیر من زن هست و خانوما معمولا با یه تلنگر میشه راحت ازشون اطلاعات کشید و خیلی از خانما راحت حرف میزنن درباره ی خودشون. اگه یکم ماهر باشی مسائل رو به سمتی که میخوای می پیچونی تا اطلاعات رو دریابی :))

اتفاقا خیلیها با گله مندی همین حرفا رو گفتن که سیستم اموزشی اینطوریه و فلان :( من یه سوالی برام پیش اومده و اونم اینه که ایا انتخاب اخر رو دانش اموز میگیره یا این تست های روانشناسی درسی و نمره های معلما اونقدرها تاثیر داره که نظر اصلی دانش اموز ، در حالیکه شرایط رشته رو داشته باشه، نادیده گرفته شه؟

نه اتفاقا از حفظیات خیلی بدم میاد :| ولی اصل مطلب برام مهمه که خوده زیسته و این باعث میشه خوندن و حفظ کردن هم تن بدم و در خودم تقویتش کنم :))

تشکر فراوان 😊😊
☺🙏


یه چیزی که باید بگم اینه که خیلی خیلی بهتره اگه موضوعات رو جداگونه و به مرور توی پستهای جدا بنویسید ... قاعدتا جا دادن 14 روز توی یک پست، گیج کننده میشه(این حرف، صرفا یک نظر بود) 
و اما بعد :
2. والا :/ نمیدونم چرا اینقدر مقاومت می‌کنن که پول خودشون رو بگیرن ://
3. منم اصلا به ریاضی فیزیک حسی نداشتم و علاقه‌ای هم ... ولی شاید اگه آینده‌ی شغلی واسم مهم نبود میرفتم انسانی (نه اینکه انسانی شغل خوب نداشته باشه! داره ... ولی من از شغل‌های خوبِ انسانی خوشم نمیاد) 
دیگه اینکه، اونجایی که نوشتین هفتم تا هشتم؛ یه مقدار عجیبه! آخه بین هفت و هشت ، عددِ دیگه‌ای نیست که...
4. چه اطلاعاتی از دبیراتون دارین! ما فوقش تعداد سال تدریسشون و خیلی هم دیگه جزئیات رو بفهمیم، رشته‌شون هست! 
7. هیچ‌وقت امتحان ترم دوم علوم نهم رو یادم نمیره... یهو همه‌ی مطالب زیستش یادم رفته بود :( فاجعه بود... ولی خداروشکر به خیر گذشت!! 
9.منم قصد داشتم درس بخونم ولی تا الان که هیچ!! از الان عزای امتحان زبان دوشنبه رو دارم، که نمیدونم چجوری سوال طرح کرده :(
پاسخ:
میدونم :( اعتراضت وارده کاملا. خیلی وقتا دست و دلم به ثبت کردن نمیره برای همین یه موقع که حالم سر جاشه هی همه ش میخوام حرفام رو بنویسم. عذرخواهی میکنم. 

3. آره منم شاید میرفتم و البته اگه خوده رشته ی انسانی یه سری تغییرات عظیمی داشته که احتمال رفتنم دو برابر میشد و همه ی این تصمیم گیریم هم به اینده شعلی برنمیگرده. واسه همین دو سه تا موضوع برام مهم بوده تو انسانی. 
منظورم این بود که هم سال هفتم و هم هشتم دبیر ثابت بوده و تغییر نکرده. البته شاید حرفت درست باشه،نمیدونم چی درسته :| :))
4. بستگی به ویژگی های اخلاقی دبیر، جنسیتش و کلا تیپ دبیره. ما یه دبیر دینی داشتیم که سال های تدریسش رو با هزار خواهش و تمنا گفت. البته برای من مهم نبود که بفهمم ولی خب بدبخت بچه ها خیلی اذیت شدن :))
7. چه بد :-| چه خوب :-))
9. :)))
۱۴ مهر ۹۵ ، ۱۹:۰۰ علی محمدرضایی
من ازاول دوست داشتم برم ریاضی ولی اومدم اول دبیرستان نظرم عوض شد وکلا ازریاضی پشیمون شدم ولی به اجباربابام رفتم ریاضی والان وضعیت بهتری دارم
پاسخ:
اگه الان وضعیتت خوبه و از خودت راضی باشی به نظر میرسه که تصمیم درستی بوده :)
اما رصایته اگه قلبی نباشه که هیچ :-|
۱۴ مهر ۹۵ ، ۱۹:۴۶ منِ مجازی
تو مدرسه من طوری بود که من خودم فنی رو زدم و رفتم فنی .. بیشتر انتخابِ دانش آموز فک کنم مدِ نظر عه .. ولی صد در صد نمره دانش آموز هم تاثیر داره ولی شما برو با مشاوره ـت حرف بزن بگو که فلان رشته رو میخوام ور دارم .. (الان نه ها ، منظورم آخرایِ ساله)
آزمون ها هم خیلی تاثیری نداره چون کاملا بی ربط عه :| چندتا تست هوش عه و چند تا ریاضی و چند تا هم شرایط خودت .

پاسخ:
آهان؛ تشکر :)👍👍👍
۱۴ مهر ۹۵ ، ۱۹:۴۸ منِ مجازی
ولی انتخابِ اول و آخر رو دانش آموز میکنه چرا ؟ چون که از 1 تا 12 الویت میدن اونایی رو که نمیزارن بری نوشتن غیر مجاز . اونایی رو هم که میتونی بری از 1 تا 12 الویت بندی کردن . شما هم میتونی 1 رو انتخاب کنی هم 12 رو :) که معمولا همون 1 با 2 میشه علاقه و انتخابِ دانش آموز چون خودِش تو برگه نوشته که فلان رشته رو من بیشتر دوس دارم تا اون یکی .

نمیدونم منظورم رو رسوندم یا نه :|
پاسخ:
کاملا متوجه شدم ممنون :)
من که ریاضی انتخاب کردم! و جای شما هم نیستم که نظر بدم٬ ولی اول به علاقه فکر کن٬ بعد به استعداد (((:
+ راستی یه چیز دیگه که تجربی خیلی اشباع شده و مردم الان دیگه پیش دکتر عمومی نمیرن، حدود ۱۷ سال طول میکشه تخصص گرفتن که تا اون موقع معلوم نیس چه اتفاقی میافته ((:
+ من انسانی رو هم دوست داشتم! (:
+ درست زمانی که جامعه به رشته انسانی نیاز داره، افراد خیلی کمی دنبالش میرن، متاسفانه /:
پاسخ:
تجربی فقط پزشکی نیست البته.  نمیدونم چرا همه فکر میکنن یکی بخواد بره تجربی یعنی تهش میخواد پزشک بشه! اونم از نوع عمومیش :| (یه دلیلش احتمالا اینه که فکر میکنید دلیل رفتنم به پزشکی 100 درصد بخاطره اینده شغلی بوده که اونم مردم عقیده دارن در پزشکی خلاصه شده. در حالی که علایق من بیشتر به سمت و سوی دیگه ی رشته ی تجربیه! )

اون قضیه ی انسانی برعکس چیزی که اکثر خواننده ها فکر میکنن فقط به اینده ی شغلی مربوط نمیشه و دلایل دیگه ای که خیلی مهم هستن در این تصمیم گیری لحاظ شده از طرف من :)
+ عاغا ریاضی فیزیک به این خوبی :3> چرا اینقدر همه ازش بد میگن ؟! چرا باید جمعیت تجربی ها 3.2 برابر ریاضی ها باشه ؟! اصلا حل کردن یه مسئله ریاضی به آدم زندگی دوباره میده :) عایا زیست چنین خصوصیتی داره ؟! :دی

+ مورد 2 توی مدرسه پسرونه اصلا و ابدا اتفاق نمیفته! :) قطعا اگه چیزی رو از کسی گرفتیم؛دیگه واسه خودمونه! چون رفقا که با هم این حرفا رو ندارن :دی [بهش میگیم (کلاشی*)! اشخاص کلاش هم ترسناکترین افراد مدرسه اند!]

+ مورد چهار چرا این شکلیه ؟! شما این همه اطلاعات از کجا دارید ؟! 

*<!-- در میان اهل لغت به معنای پول درآوردن از افراد، با سماجت و زیرکی و توأم با تکدی -->
پاسخ:
من جدا طبق علایقم حرف زدم که ریاضی اصلا درش سهمی نداره ولی فیزیک چرا.
قطعا داره :))

ولی اینجا خیلی اتفاق می افته یه چیزی که ازش خواستی وقتی رفت بوفه بخره رو برات میخره ولی موقع پول گرفتن بزور باید پولو یهش بدی، هی از دستت فرار میکنه که پول نگیره :/

:))) ازخودش و حرفهای بقیه دوستان

:)))
+وبلاگت کجا غیبش زده؟ قضیه درسی که نیست؟ :|
وقتی از یه معلمی ات خوشت میاد،اونقدر خوب توصیفش می کنی که دلم می خواد بیام ببینمش :-) باهاش دوست بشم :-|

 خیلی خوبه که میری تجربی، بسیار زیاد امکان مستقل کار کردن داری و این یکی از معیارهای مهم رضایت شغلیه :-)
پاسخ:
درباره ی دبیر شیمی م بهت حق میدم در این مورد ولی دبیر زیستم رو نه چون فعلا اون نکاتِ باحال و جذابی که باعث میشه ازش خوشم بیاد رو نگفتم. اینا در حد یه سری اطلاعات بود که همینجوری به ذهنم اومد تا بنویسم :)) هنوز از شحصیت و کارهاش نگفتم :دی :))

فکر کنم انتحاب رشته مون تیرماهه برای همین نمیتونم یه گزینه ی صد در صد بگم ولی فعلا که بیشترین احتمال رشته دبیرستانم تجربیه. درسته. امیدوارم هر چی که قطعی قراره انتخاب کنم به نفعم بشه. راستش فکب میکنم تنها کسی که واقعا به فکره منافعِ منه، خودم هستم ! 

نه عاغا ! درسی چیه ؟! :) یه تغییر آدرس ساده :)
پاسخ:
آهان :))
اقا من تصحیح میکنم کامنت @علی.ج یا من مجازی یا هر چی
نمره ای ک برای رشته میاری باید ۷ هزار ب بالا باشه . مثلا من ریاضیم ۸هزار بود و تحربی هفت هزار و هفتصد . دوتاشو مجاز بودم!
حالا نمیدونم دقیقا :/
و اینکه برای این این همه برنامه میزارن که تو با رشته ها آشنا بشی . ببینی میخوای چیکاره بشی محل کارت کجا باشه . قراره تو دانشگاه چی بخونی؟ باید اینارو ببینی و دیدت باز باشه و تصمیم بگیری نه اینکه محدود باشه!
پستو قبلا خونده بودم ولی نمیدونستم چی بگم :| 
موفق باشی در کل ؛))
پاسخ:
اهان ممنون :)
همچنین. 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">