از دوست داشتن
شنبه, ۳۰ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۰۸:۱۵ ب.ظ
امشب از آسمان دیدهٔ تو
روی شعرم ستاره
میبارد
در زمستان دشت
کاغذها
پنجههایم جرقه
میکارد
شعر دیوانهٔ تبآلودم
شرمگین از شیار
خواهشها
پیکرش را دوباره
میسوزد
عطش جاودان آتشها
آری، آغاز دوست داشتن است
گرچه پایان راه ناپیداست
من به پایان دگر نیندیشم
که همین دوست داشتن زیباست
۹۶/۰۲/۳۰