بزن بِرِه!
امروز در کلاس بسکتبال واقعاً احساس کردم که تواناییهای بازی کردنم نسبت به قبل از عید خیلی بهتر شده. یکی از دلایلِ این پیشرفت قطعاً مکالماتی است که مربی با من داشته.
مثلاً هفتهی پیش به من گفت: باید حرکت کنی تا اون وسط ببیننت، یه حرفی بزن خب، یه صدایی از خودت در بیار!
گفتم: من کلاً زیاد حرف نمیزنم.
گفت: مشخصه ولی بالاخره کی میخوای شیطونی کنی؟ اینجا بازیه، سروصدا داشته باش.
همین شد که از هفته قبل تا الآن کلی به کمرویی خودم در بازی و همینطور مصمم نبودن و متوسط بودنم فکر کردم و بعدش تصمیم گرفتم که این دفعه بهجای زیادی اندیشیدن، یک حرکت واقعیای انجام دهم. برای همین از جلسات هفتهی قبل تا الآن انصافاً کلی روی این موضوع انرژی گذاشتم که یکجورهایی بروم در دلشیر.
امروز که آخرین جلسهی بسکتبال این هفته بود (یکشنبه-سهشنبه-پنجشنبه)، داشتم توپ را با تقلا از یک نفر میگرفتم که یکهو مربیام داد: بزن دیگه! بزن!!! بهش تنه بزن!
بعدازاینکه طرف مقابل توپ را باقدرت از من گرفت (نیم وجب بچه، 4 برابر من زور داره:|) خندیدم گفتم: یعنی بزنم؟! گفت: آره، بزن بِرِه؛ بازیه.
پسازاین دیالوگ، چند حرکت خوب در موقعیتهای تقریباً ازدسترفته انجام دادم و یککمی از دایرهی راحتی خودم بیرون آمدم و به چند نفر ضربه زدم.
به مربی گفتم: پس من میخوام خشن بازی کنم از این به بعد.
گفت: خشنِ تو، آرومِ اوناست:))))))))))))))))) بازی کن:))