وقتی روز به‌ روز بزرگتر می‌شوی

روایت رشد من

فاطمه.ح
متولد 81 ام. اوایل دهه 90 دهه‌هشتادی بودن در این فضا خیلی حس پرافتخاری به بهم می‌داد چون همه یا دهه هفتادی بودند یا دهه شصتی. من از 13-14 سالگی شروع کردم به نوشتن.


روانشناسی را در دانشگاه انتخاب کردم. برخلاف خیلی‌ها که به هوایِ بیشتر شناختن خودشان وارد این رشته می‌شوند، توهمِ کشف خودم را نداشتم.
اما کشف شدم، توسط خودم. هویتم را لابه‌لای درخت‌های خوابگاه خوارزمی کرج پیدا کردم و در مسیر تکراری کرج به گیلان جا گذاشتم.


دوست دارم یک کاری کنم. هر کاری. اینجا کارم نوشتن است و صادقانه بگویم، دوست دارم خیلی خوب بنویسم. هدفم از این وبلاگ از سال 1402 دیگر همین است.

***
به راه بادیه
به راه بادیه
بادیه بادیه
به راه به راه
نشستن باطل
نشستن باطل
باطل باطل
مراد مراد


بایگانی

یکم: از این اتفاق‌‌های قشنگ

جمعه, ۲۶ شهریور ۱۴۰۰، ۱۲:۰۶ ب.ظ

اگر از من می‌پرسیدی آخرین روزی که بیدار شدی و حس کردی بهترین خواب دنیا را داشتی کی بود، یادم نمی‌آمد‌. یادم نمی‌آمد کی از خواب سیر سیر شدم. یادم نمی‌آمد آخرین بار کی دلم خواست بوی صبح را نفس بکشم و از ته دل حس کنم زندگی چه زیباست.

دیروز اتفاق افتاد. راز این اتفاق هم احتمالا یک هفته‌ی شلوغ و پر از کار بود که باعث شد خواب صبح پنج‌شنبه‌ام هم طولانی شود و هم سیرکننده. البته یادم نرود که همان هفته میزان استفاده از تلگرامم از میانگین روزی ۵ و نیم ساعت به ۳ ساعت و نیم رسید. تصمیم‌ گرفته بودم وقتی به سمت گوشی می‌روم هدف داشته باشم. مثلا قرار است بروم به تعاملات اجتماعی‌ام برسم و چت کنم. یا قرار است بروم پادکست گوش کنم یا اطلاعاتی جست‌وجو کنم که در حیطه دانش است. قرار است بروم یک قسمت سیت کام ببینم (حوصله ندارم برای سیت‌کام‌های کوتاه لپ‌تاپ را روشن کنم) و سرگرمی باشد. این شد که بعد از این هفته بیدار شدم، صبح را بو کشیدم، نسیم را حس کردم. رنگ سبز برگ‌ها را از قاب پنجره در دیده ثبت کردم و حس کردم زندگی چه زیباست. 

راستش بی‌هدف در گوشی بودن باعث می‌شود حس کنم وای فلان کتاب را هنوز نخواندم، فلان مسأله تاریخی را هنوز نمی‌دانم پشتش چیست، فلان چیز را نخریده‌ام و ... . منشا نگرانی هاست. 

باید کاری هم داشت که جای این نگرانی‌ها انجام دهی. فعلا تا دو ماه آینده کاری دارم که درگیرم کند. یکی که تولیدمحتواست و دیگری یک کارآموزی دیجیتال مارکتینگ که اخیرا شروع کرده‌ام. امیدوارم چیزهای جالبی یاد بگیرم. 

موافقین ۸ مخالفین ۰ ۰۰/۰۶/۲۶
فاطمه .ح

نظرات  (۴)

سه ساعت و نیم در روز :)))) واقعا تحسین برانگیزه.

 

پاسخ:
نه:)))) وای
تازه متوجه شدم اشتباه نوشتم
سه ساعت و نیم تلگرام بود فقط :))))))))))) (تا آخر)
گوشی هنوز همون ۵ یا ۶ خرده ایه فکر کنم

ببخشید، سیت کام چیست؟

+در صورتی که امکان جواب دادن هست‌، کجا تولید محتوا می کنی؟

پاسخ:
سیت کام کوتاه‌شده‌ی کمدی موقعیته. سریال‌های کمدی معمولا با زمان کوتاه مثل فرندز، بیگ بنگ تئوری، آفیس، ملاقات مادر و ... الان آفیس می‌بینم.

یه شرکتی به اسم کمکس... محتوا مقاله‌ای واسه وبلاگ‌شونه بیشتر. 

آهان :)) بازم خوبه. ای کاش منم بتونم :)

پاسخ:
کلیدش واسه من گذاشتن گوشی تو کمد بود. از جلو چشمم محو می‌شد

چه جالب :) منم امتحانش می‌کنم. متشکرم :)

پاسخ:
قربونت :)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">