دیروز تولدم بود. الآن دقیقاً هفده سال و یک روز دارم! سالهای قبل روز تولد و جشن تولد و تبریک تولد و همهی این تشریفات برایم بیمعنا بود. طوری که راحت از کنارش میگذشتم و گمان هم میکردم به نقطهی خاصی رسیدهام که روز تولد برایم جذابیتی ندارد. اما این گرایش به بیتفاوتی، طی زمان برعکس شد و حالا حس خوب و شادتری نسبت به متولد شدنم در یک روز خاص دارم. حالا اینکه سالها درگذر اند و اینکه هرسال به همان روز منحصرد بفردِ یادآور زاییده شدنم باز میگردم، نه برایم ملالآور است و نه بیمعنا. درعوض، اکنون «بودن» آنقدر جذاب است که دوست ندارم آن را تلف کنم. البته که خیلی وقتها میکنم، منکر نیستم. بحث این است که ارزش بودن و حسش برای من متعالی تر از پیش شده. و گمان میکنم این مسئله بهسبب تغییراتی است که در سال های اخیر و مخصوصاً سال پیشین تجربه کردهام. حالا دلبستگیها و انگیزههای بیشتری نسبت به پیش دارم. این دلبستگیها گرچه میتوانند محدودیت ایجاد کنند و بند شوند، اما در عین حال بندهایی اند که وجودشان لذتبخش است. به هرحال حالا بنظرم روند زندگی، تغییر نوع و میزان محدودیتهای است که در آنها به سر میبریم. تا اینجا، هفده سال بند شدید خانواده و یازده سال مدرسه بود و در ادامه بندهای قدیمی تا حدی برایم خواهند ریخت و بندهای جدید را انتخاب خواهم کرد.
شروع سن جدیدم برحسب اتفاق با سؤال شروع شده است. سؤالهایی ریز و درشت که برخیهایشان پرسشهای بیپاسخ گذشتهاند و برخی هم مسائل جدیدی که ذهن مرا گاهی به تشویق میاندازند. از همان سؤالهای قدیمی آشنا و پر بحث: دربارهی انسان، جهان، هدف و این قبیل امور.
من به طرز جالبی در ماههای اخیر اکثر سؤالهایم را به «نمیدانم» واگذار کردهام. هرچند ادامهی راه با نمیدانم میسر نیست و لااقل این یکی را خوب میدانم! احتمالاً سال جدید بیشتر به اینها فکر کنم. دغدغهی «کنکوری» شدن البته این هراس را به جانم میاندازد که سؤالاتم را مثل یکی دو ماه اخیر، به حاشیهی درس و زندگی بسپارم و بدون پیشرفتی سن و فضایی نو را آغاز کنم. (که خیلی هم بعید نیست!)
البته زندگی به این سر و سامان یافتگی نسبی و گل و بلبلی نبوده. اشتباهات، غمها و بیانگیزگیهای طولانیای هم چاشنی زندگی فاطمهی سال قبل بود که ترجیح میدهم با نگاه مثبتم بگویم این نقاط منفی به خوبیهای پارسال نمیچربید. اگر هم جایی از حد فراتر میرفت، نهایتاً به رشد شخصیام منجر میشد که در این مسیر از هر چیزی پر اهمیتتر است.
خلاصه با توجه به اینکه تولد من در ماه اول سال رخ داده، انگیزهها و ارادهام در این موقع از سال برای شروعهای قوی و ادامهدادنهای مستحکم، بالاست از سایر مواقع است و این مرا خوشحال میکند :)
تولدم مبارک!