چرا به زبان اهمیت میدهی؟
زبان یک قرارداد است. قراردادها را هم میشود قبول کرد یا نکرد. من سعی میکنم قراردادهای زبان را تا حد امکان قبول کنم. تا جای ممکن برایشان بها قائل شوم و اگر آزاری بهم نمیرساند در عملم هم آن را نمایان سازم. قراردادها پوچاند. چون انسانیاند؛ چون حقیقت مطلقی وجود ندارد پس این علائم... اینها را میدانم و بههرحال بهشان پایبندم. فکر کنم بودن در محیط وبلاگی باعث شده آدمهایی را که بهش پایبندند بیشتر بخوانم. شاید کمی توقعم از اطراف بالا رفته باشد و حقیقتا جو گسترده بیتوجهی به زبان را مثلا در دانشگاه زیاد درک نمیکنم.
غرض از این حرفها اینکه دوست داشتم چراهای ذهنی دیگران را بدانم. پس... شما چرا به این قراردادها بیاعتنا نیستید و چه چیز باعث میشود برای حفظشان تلاش کنید؟ یا نکنید.
امکان دارد عین من حس کنید که غالبش عادت به درستنویسی و چسبیدن به قوانین بنظر صحیح است یا جفتک نینداختن در املای چندین و چند سالهی یک واژه ... همینقدر ساده. بههرحال دوست دارم بشنوم.
در این باره یک پست نوشتم.