Anki و فعالیت های من
من حدوداً دو-سه هفتهای هست که از نرمافزار Anki استفاده میکنم. عامل آشنایی من با این نرمافزار یکی از اعضای گروه زبانی بود که چند ماه پیش در آن عضو شدم. آنکی در حقیقت نرمافزاری است که به بهتر به خاطر سپردن چیزها (هر چیزی که بشود در قالب فلشکارتها پیادهسازیاش کرد!) کمک میکند. تا جایی که من در جستوجوهایم در وبسایتهای فارسیزبان فهمیدهام، این نرمافزار عمدتاً برای یادگیری کلمات زبان انگلیسی و بهطورکلی تقویت مهارتهای انگلیسی در ایران شناختهشده است. در حقیقت تبلیغات بیشتر روی این مسئله مانور میدهند.
آنکی از روش Flashcard space repetition برای انتقال دادههای در حالِ یادگیریِ شما از حافظهی کوتاهمدت به حافظهی بلندمدت استفاده میکند؛ روش علمیای که جعبه ی لایتنر بر اساس آن ساختهشده.
بهطورکلی آنکی فضایی را در دسترس شما قرار میدهد که بتوانید بر اساس این روش، بهسادگی و با مرورهای از پیش تعیینشدهی نرمافزار درصد بازیابی اطلاعات را افزایش و یادگیری را عمیقتر کنید. این و این دوتا از مطالبی هستند که تقریباً استفاده از این نرمافزار را آموزش دادهاند. اما به نظر من بهترین منبع سایت خود آنکی و راهنماییهایشان برای ایجاد فلش کارتهای مختلف است : https://apps.ankiweb.net/docs/manual.html#the-basics
فلش کارتها با روشهای متفاوتی ساخته میشوند و من فعلاً از دو نوع جاخالی و پایه استفاده کردهام.
در کارتهای جاخالی یا (Close)که معمولاً برای یادگیری لغات در زمینه/context استفاده میشود، شما بهجای کلمه یا عبارت موردنظر، معنی یا توضیح آن را در جمله میبینید.
در کارتهای نوعِ پایه، کارت شما پشتورو دارد. کلمه یا عبارت موردنظر را در بخش رو، و معنی و مفهوم/پاسخ در پشت کارت نوشته میشود.
فکر کنم این آشنایی کلی مقدمهی خوبی برای حرف زدن دربارهی "کارهایی که خودم با آنکی انجام میدهم" باشد (اگر هم نبود، پذیرای پرسشها هستم :)) )
فعلاً 4 دسته در آنکی درست کردهام که دوتایشان کمتر از یک روز و بقیه چند هفته عمر دارند؛ اسکرین شات1
دستهی اول(Deutsch) برمیگردد به زبان آلمانی که جستهوگریخته یکچیزهایی از آن میخوانم و افسوس میخورم که چرا از همان اول تابستان درست پیگیریاش نکردم. این دسته فعلاً فلش کارتهای زیادی را شامل نمیشود. همهی کارتهای این دسته با روش جاخالی ساختهشدهاند. تا الآن برای این دسته دو برچسب زدهام؛ deutschkurse و chats
دستهی دوم(English) مربوط به واژگانِ زبان انگلیسی است که یکتنه از جمعِ تعداد کارتهای دیگر دستهها سه چهار برابر فلش کارت بیشتر دارد و روزانه میانگین 15-20 فلش کارت به آن اضافه میکنم. اکثریت کارتهای این دسته با روش جاخالی ساختهشدهاند. تا الآن برای این دسته دو برچسب زدهام؛ News (برمیگردد به یک ماجرایی مربوط به اخبار انگلیسی در تلگرام و گروهها که واژههای هر شب آن کلاس را ثبت کردم) و High2 (سطح الآنم در کانون زبان)
یک برچسب دیگر به اسم School هم به این دسته اضافه میشود که نتیجه پیشخوانیهای کتاب انگلیسی سال دهم انسانی توسط من است.
دستهی سوم (العربی) فعلاً هیچ کارت یا برچسبی ندارد. برچسب school روی همهی کارتهای این دسته هم خورده میشود؛ نتیجهی پیشخوانیهای کتاب عربی دهم انسانی توسط من(
دستهی چهارم (واژگان فارسی) دیشب و امروز صبح تصمیم گرفتم هر وقت کتابی خواندم و واژهی جدیدی را از آن کتاب یاد گرفتم، آن را در این دسته ذخیره کنم. دیشب سراغ یکی از کتابهایی رفتم که زمان خواندنش بابت هجوم واژههای جدید، پدری از من درآمد که نگو و نپرس! کتاب 1984 جورج اورول را باز کردم و پایان هر فصل که محل یادداشتبرداریهایم از واژگان تازه بود را مرور کرده و تا فصل 5 تقریباً واژههای جدید یا آنهایی که کمتر میبینم را به دستهی چهارم اضافه کردم؛ برچسب books.
برچسب school هم که...:))
+به آقای مرادی که برای اولین Story اینستاگرامم نظری داده بود و بحث کمکاری وبلاگ پیش آمد گفته بودم که به بهانهی یکچیز خیلی پروپیمان و درست مطلب تازهای مینویسم که حتی در مسائل درسی هم کمکت میکند! و خب واقعاً به این باور دارم که امسال قرار است با این حافظهی ایراددار و برنامهریزیام برای نرمافزار آنکی در "رشتهی انسانی" (انتخاب شد و تمام!) که میگویند محل کتابخورها است (چیزی که حتی وقتی خواستم هم نتوانستم باشم)، موفق شوم.
++انصافا این آنکی بالاییه که نمیدونم مالِ کیه، جذاب نیست؟ :))
انتظار همهچیز رو داشتم، اما اون فلش کارتهای فارسیت من رو ذوق زده کرد واقعن و خوشحال شدم اصلن. خیلی تصوری که ازت داشتم اصن ترقی کرد :)) بالاتر برفتی!