وقتی روز به‌ روز بزرگتر می‌شوی

روایت رشد من

فاطمه.ح
متولد 81 ام. اوایل دهه 90 دهه‌هشتادی بودن در این فضا خیلی حس پرافتخاری به بهم می‌داد چون همه یا دهه هفتادی بودند یا دهه شصتی. من از 13-14 سالگی شروع کردم به نوشتن.


روانشناسی را در دانشگاه انتخاب کردم. برخلاف خیلی‌ها که به هوایِ بیشتر شناختن خودشان وارد این رشته می‌شوند، توهمِ کشف خودم را نداشتم.
اما کشف شدم، توسط خودم. هویتم را لابه‌لای درخت‌های خوابگاه خوارزمی کرج پیدا کردم و در مسیر تکراری کرج به گیلان جا گذاشتم.


دوست دارم یک کاری کنم. هر کاری. اینجا کارم نوشتن است و صادقانه بگویم، دوست دارم خیلی خوب بنویسم. هدفم از این وبلاگ از سال 1402 دیگر همین است.

***
به راه بادیه
به راه بادیه
بادیه بادیه
به راه به راه
نشستن باطل
نشستن باطل
باطل باطل
مراد مراد


بایگانی

نامه‌ای که از گذشته به دستم رسید

چهارشنبه, ۱۲ دی ۱۳۹۷، ۰۸:۵۱ ب.ظ

سن پایین‌تر که بودم، دغدغه‌های مسخره‌ای داشتم که انتها نداشت. روی خودم کلی کار کردم که دیگر از هر رفتار کوچکی فکرم مشغول نمی‌شود و عاصی نمی‌گردانتم. مثلاً قبلاً ها خیلی در برخورد با مردم مشکل داشتم. یک لحظه در دادن پول تاکسی‌چی تأخیر یا اشتباه می‌کردم و از اینکه سی ثانیه در سکوت یک همچین معطلی‌ای را بوجود آوردم، سی ساعت خودم را با افکار منفی زجرکش می‌کردم. کلا با اینکه محیط‌های شلوغ و اجتماعی زیادی را در کودکی تجربه کرده بودم اما در مراودات اجتماعی سر به هواترین بودم. البته الآنم هستم اما حالا کمی پخته‌تر! بعضی وقتا قبل از اینکه جمله‌ای را بگویم، اصلأ فکر نمی‌کنم و به طور ضبط‌شده‌ای در ذهنم برای پخش شدن وجود دارد. مثلاً با کسی که تازه دیدمش، سلام می‌کنم، حتی اگر درحال خارج شدن از مدرسه باشم! اگر دیدم او در حال خداجافظی‌ست، لااقل پشت بدنش می‌گویم خدافظ اما اینقدر آن «سلام» لعنتی زود پردازش می‌شود که اجازه نمی‌دهد فکر کنم های بهتر است یا بای؟!

بخشی از این درگیری‌ها با گذشت همان زمان نوجوانی، از بین می‌روند. یکی از دغدغه هایم گه از بین رفته، بحث وزن و قد بوده. از بس که بابت تپل بودن مسخره شده بودم، که تأثیر رسانه‌هت هم برایم دو چندان شده بود و کم کردن عدد وزنم مهم و حیاتی می‌نمود. اما حالا دیگر همچین دغدغه‌ای ندارم یا اولویتم نیست و ته ذهنم باقی مانده‌هایش مانده و اصلش از مرکز توجه دور شده. آدم وقتی به گذشته فکر می‌کند و می‌بیند مشکلات مسخره‌اش حل گشته، اولاً به خودش امیدوار می‌شود و فکر می‌کند پس حتماً مشکلات الآنم هم به همین آسانی آسانی حل خواهند شد! ثانیاً به خودش افتخار می‌کند که آن افکار در هم تنیده و منفی را به دیدگاهی روشن و بازتر تبدیل کرده است. یادش می‌آید که بچه بود و چقدر از ندادن صدقه‌ای به فقیری ناراحت شد ولی حالا می‌داند که چرا این‌کار را می‌کند و اینکه چرا درست است.

نامه‌به‌خودم

حالا برای من طی اتفاقی سیر تغییرات رخ داده و رشد شخصی‌ام از سال‌های قبل پررنگ تر شد. دیشب، چک کردن جیمیلم، به ایمیلی برخوردم که از طرف گذشته و از طرف خود گذشته‌ام به من ارسال شد! از سال ۲۰۱۵!

یادم نیست دقیقاً از طریق کدام سایت و وبلاگ بود که با futureme.org آشنا شدم. ته ذهنم یک سری خاطره‌ی محو دارم از جربان یک چالشِ مرتبط با این موضوع و یادم است که علی سخاوتی -که آن زمان زیاد می‌خواندمش-، یک پست داشت با همین مضمون نامه به آینده البته نه با معرفیِ این سایت.

خلاصه آن موقع نمی‌دانستم که الآن اینقدر از دریافت نامه به خودم خوشحال خواهم شد! وگرنه بیشتر می‌نوشتم! درعوض با بی‌خیالی از کنارش گذشتم و با لحنی بچگانه سر و تهش را هم آوردم. این هم نامه‌ای که از گذشته به دستم رسید.

در جواب به خودم:

۱. بله راضی‌ام. با گیاهخوار شدن، کمی وزن کم کردم، هر چند که هدفم این نبود و بعد آن وزن را حفظ کردم و الان یک سالی است که کاملاً ثابت مانده‌ام! از همه‌چی راضی‌ام و حالا ذهنم دیگر درگیر این مسأله نمی‌شود.

۲. در جشنواره خوارزمی و در مرحله استانی‌اش موفق نشدم. فعلا هم ایده‌ای برای جوان ندارم.

۳. شیمی دوست دارم اما دیگر رشته‌ی انسانی را انتخاب کرده‌ام و خوسحالم البته که رشته‌ی هدفِ دانشگاهی‌ام نیازمند یادگیری علوم پایه زیستی (علوم زیستی پایه؟) است؛ روان‌شناسی.

۴. تقریباً ... چالش ۲۰۱۸ گودریدز بد نبود اما امسال امیدوار ترم. کلی کتاب نصفه دارم و کلی نخوانده. ۱۲ عدد کتاب، چالش امسالم برای گودریدز است.

پیشنهاد

الان اول سال شمسی نیست، اما همچنان زمان خوبی‌است که با سایت FutueMe.org به خودتان نامه‌ای بنویسید و در آینده یادی از گذشته کنید. حال خودتان را بپرسید و از پیشرفت‌هایتان خوشحال شوید. من هم همینکار را همان شب برای یکسال آینده ام کردم.

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۷/۱۰/۱۲
فاطمه .ح

FutureMe

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">