وقتی روز به‌ روز بزرگتر می‌شوی

روایت رشد من

فاطمه.ح
متولد 81 ام. اوایل دهه 90 دهه‌هشتادی بودن در این فضا خیلی حس پرافتخاری به بهم می‌داد چون همه یا دهه هفتادی بودند یا دهه شصتی. من از 13-14 سالگی شروع کردم به نوشتن.


روانشناسی را در دانشگاه انتخاب کردم. برخلاف خیلی‌ها که به هوایِ بیشتر شناختن خودشان وارد این رشته می‌شوند، توهمِ کشف خودم را نداشتم.
اما کشف شدم، توسط خودم. هویتم را لابه‌لای درخت‌های خوابگاه خوارزمی کرج پیدا کردم و در مسیر تکراری کرج به گیلان جا گذاشتم.


دوست دارم یک کاری کنم. هر کاری. اینجا کارم نوشتن است و صادقانه بگویم، دوست دارم خیلی خوب بنویسم. هدفم از این وبلاگ از سال 1402 دیگر همین است.

***
به راه بادیه
به راه بادیه
بادیه بادیه
به راه به راه
نشستن باطل
نشستن باطل
باطل باطل
مراد مراد


بایگانی

واژه را دریاب

چهارشنبه, ۱۴ اسفند ۱۳۹۸، ۰۹:۳۴ ب.ظ

طبقِ تجاربِ کوچکی چنین به‌نظرم می‌رسد که هر فردی در گسترش واژگان فارسی، نقش زیادی دارد. نزدیک‌ترین تجربه، همین امروز بود. اولین جلسۀ کلاس آنلاین‌مان با یک مشکل فنی شروع شد. نیاز داشتم به دبیر بگویم که مشکل از بچه‌ها نیست، اینجا host که شما باشید مشکلی دارد. به‌جایِ  host، گفتم «میزبان».

هر چندباری هم که نیاز بود از این کلمه استفاده کنم، علی‌رغم اینکه گاهی خودِ دبیر از «هاست» استفاده می‌کرد، می‌گفتم «میزبان». بالاخره بعد از این کلاسی که اتفاقاً امروز خیلی هم وقتمان پایِ دنگ‌وفنگ‌های اینترنتی‌اش تلف شد، احساس کردم که واژۀ میزبان بودن در نرم‌افزارِ zoom، حالا راحت‌تر در دهانِ بقیه می‌چرخد.

مشابه این اتفاق بارها برایم افتاده است. حتی از آن طرفِ بوم! کسی در جمعِ کوچکی واژۀ غیرفارسی‌ای را به‌کار می‌برد که جایگزین فارسی برایش پیدا کردن، آنقدرها سخت نیست. اما همین استفادۀ نابه‌جا باعث می‌شود که چند نفر اطراف او هم ناخودآگاه خودشان را با او هماهنگ کنند. شاید بشود اسمش را گذاشت یک جور سرایتِ واژگانی. مثلِ ویروسِ کرونا که به‌راحتی از فردی به فرد دیگر منتقل می‌شود.

همین ویروسِ کرونا ماجرای مشابهی دارد. در انگلیسی می‌گویند coronavirus چون ترکیب اضافی‌شان را اینجوری می‌نویسند. درد از آن‌جایی شروع می‌شود که گاهی خبرگزاری‌های فارسی (تسنیم و خبرنگاران جوان را دیده بودم و مشابه)، این عبارت را با زبانِ فارسی مطابقت نمی‌دهند و نمی‌گویند «ویروسِ کرونا». نمی‌دانم سوادش را ندارند یا دقت لازم. هرکدام را که نداشته باشند بالأخره یک‌جای کارشان می‌لنگد! آن‌وقت آن آدمی که خیلی به فارسی‌گویی‌اش توجهی نمی‌کند هم دلیلی نمی‌بیند که نگوید «کروناویروس».

بنظرم بعضی وقت‌ها خیلی راحت می‌شود از زبانِ فارسی مراقبت کرد. نیازی به صددرصد سره‌نویسی نیست. خیلی خیلی راحت‌تر از این حرف‌ها. شاید با سی ثانیه بیشتر فکر کردن...

 

نظرات  (۸)

۱۴ اسفند ۹۸ ، ۲۱:۴۲ دامنِ گلدار

دقیقا این مشکل من هم هست، مثالی که اذیتم می‌کنه کلمه‌ی انگلیسی add هست که می‌نویسن ادد، چرا؟ چون واژه‌ی خارجی دو تا d داره ما هم دو تا دال بذاریم آخه؟ 

البته شاید خودم هم اشتباه داشته باشم تو واژگانم اما این دیگه خیلی تو ذوق میزنه..

+ الان چک کردم ظاهرا از آخرین بار بهتر شده اوضاع و درست‌تر نوشته میشه :) 

پاسخ:
واقعاً :))

همه‌مون داریم. مثلاً خودم هنوز به تارنما گفتن به‌جای وب‌سایت عادت نکردم ولی سعی می‌کنم سرِ واژگانی که هنوز جا نیوفتادن دقت بیشتری کنم چون تو ذهن بقیه هم ماندگار می‌شه.

ی حدسایی میزنم ولی بهتره برم سرچ کنم ببینم سره نویسی ینی چی :)

 

+ ی معلمی داشتیم میگفت زبان راه خودشو میره. همواره در حال تغییره. ولی شما هم تلاشتونو بکنین. آرزو بر جوانان عیب نیست :)

 

نقل به مضمون.

پاسخ:
من هم می‌گم زبان یک دستاوردِ انسانیه. با ما متولد شده، زندگی کرده و نهایتاً می‌میره؛ دکتر بردن و درمان کردنش پایِ ماهاست.
ترجیح می‌دم در چیزی مثلِ مرگ‌ومیر طبیعیِ عزیزانم به خودم بگم «کنار بیا» تا در فرسودگی زبان ...

اتفاقاً نظر مشابه این رو امروز خونده بودم جایی. دوست دارم بعدها درموردش بنویسم. مرسی که ناخواسته یادآوری کردی.

نگاه جالبیه. ان شاء الله عزیزانت سالهای سال سلامت باشن.

خواهش میکنم. خوشحال میشم در این باره نوشته هاتو بخونم.

پاسخ:
تشکر.

خیلی هم عالی.

به عنوان کسی که همیشه از عربی بودن اسم و فامیل خودش خجالت کشیده، احترام خیلی بالایی برای سره نویسی و حتی حذف زبان عربی از پارسی قائلم.

ولی خوب چند نکته رو صرفا بدون نتیجه گیری خاصی اشاره می کنم:

1- بزرگترین چالش من هنگام ترجمه مقالات ISI شروع شد. مخصوصا وقتی برای تز ارشد خودم مطلب از مقالات مختلف ترجمه می کردم. و کلا چون آدمی هستم که حالا درست یا غلط، به متون فارسی هیچ  اعتمادی ندارم، حتما باید متون انگلیسی رو به فارسی برگردان می کردم. و معضل تمامی دانشجوهای دانشگاههای مرجع انگلیسی این برگردوندن لغات علمی انگلیسی به فارسیه. ببینین شما یکی دو تا سه تا ده تا صدتا نه هزارتا لغت رو به زور میگردی معادل فارسیش رو پیدا می کنی. ولی سر لغت هزار و یکم، مخصوصا اگر مقاله برای چند ماه اخیر مثلا 2019 باشه، قطعا به مشکل می خوری و مجبور میشی همون لغت رو عینا به فارسی بگی. حالا من سابقۀ ترجمه توی خیلی رشته ها داشتم. الان مثلا لغت پرسپترون توی شبکه عصبیِ مهندسی کامپیوتر یا به قول شما مهندسی رایانه توی ذهنمه :)) هر چقدر هم فرهنگستان لغت، معادل خوب و کاملی برای لغت پرسپترون پیدا کرده باشه، اقلا تا ده سال آینده وقتش نیست که ما از معادل فارسیش استفاده کنیم.

توی بخشهای علمی من به نظرم هرچی بیشتر به معادلهای انگلیسی بچسبیم نتیجه فعلا بهتره. توی علم خیلی دنبال فارسی حرف زدن نباشیم واقعا. با توجه به سهم خیلی ناچیز ایران توی علم فعلی دنیا :))

2- وارد این مبحث نمیشم که بعضی معادلهای فرهنگستان لغت رو واقعا نمیپسندم. مثل موشواره به جای موس. یا زیرموشی به جای موسپد. من همچنان موس و موسپد رو ترجیح میدم. ولی خوب مشکلی با صفحه کلید و صفحه نمایش به جای کیبورد و مانیتور ندارم. ولی مثلا فکر کنید چقدر مسخره میشه بریم مقازه لوازم کامپیوتری و به جای مادربورد بگیم آقا مادر تخته دارین؟! :))

3- یک نکتۀ خیلی مهم - نسل شما توی زبان شکر خدا خیلی قوی هستین. نسل ما داغون بود. بافرض اینکه درصد قابل قبولی از جامعه مون به حداقل سواد انگلیسی برسن، من قبول می کنم که تمام تلاشم رو بکار بگیرم که معادلهای فارسی رو به کار ببرم. وضعیت سواد انگلیسی مملکت ما، مخصوصا در بین مسئولینمون، در وضعیت هشدار و اسفناکی هستش. گاهی به کار بردن معادلهای انگلیسی باعث میشه عذاب وجدان ناشی از انگلیسی بلد نبودن در فرد مخاطب انگولک بشه و تلاشش رو بکنه که بره به سمت یادگیری زبان که از نون شب واجبتره این روزها. مثلا توی دانشگاه ما اکثرا استادها به صورت انگلیسی ایمیل و پیامک میزدن. من بلد نیستم انگلیسی تایپ کنم زیاد. یادمه سر تز ارشدم، کد برنامه پروژه م مشکل داشت. استادم پیامک زد که

Send me your program code ASAP

منم بیرون بودم. معنی ASAP هم بلد نبودم :)) گفتم میرم خونه سر فرصت معنیش رو از توی دیکشنری میبینم. اومدم خونه دیدم معنیش میشه As soon as possible یا در اسرع وقت :)))))) استادمونم کلی کفری شده بود.

فعلا به نظرم جامعه با این سواد انگلیسی پایین، لازمه یکم این نقطه ضعفش انگولک بشه و انقدر انگلیسی حرف بزنیم که کسایی که بلد نیستن یکم فقط یکم خجالت بکشن (منم خودم خیلی چیزا بلد نیستم. حتی حداقلهای زبان. ولی استقبال می کنم اگر کسی حتی یک اصطلاح و عبارت یادم بده). مثال دیگش خونه خالم پریشب، گفتیم نو ماچ، نو تاچ، جاست واچ. خالم که اتفاقا معلم دبستانه، پرسید یعنی چی، گفتم تاچ یعنی این و .... خیلی هم راضی هستم که یه عبارت انگلیسی یاد خالم دادم :)

4- بعضی عبارتها توی انگلیسی معنای تأثیر گذارتری دارن. مثلا من به شهرزاد خیلی عبارتهای انگلیسی پیامک می دم. بیشتر از همه از لغت FYI (Just For Your Info یا صرفا جهت اطلاع) استفاده می کنم. یعنی گاهی که میخوام غیبت کنم و یه خبری به شهرزاد برسونم و میدونم شهرزاد که از خاله زنک بازی متنفره، ممکنه در جواب من توپ و تشر بزنه. خوب من کامل با یه FYI اول پیامم منظورم رو میرسونم و شهرزاد میفهمه فقط خواستم خبر بدم بهش همین. مطمئنم حالا حالاها از صرفا جهت اطلاع استفاده نمی کنم چون به نظرم اون تأثیر گذاری رو نداره.

5- گاهی هم وقتی حس میکنم لغات فارسی خیلی کلیشه ای، لوس و خجالت آوره از انگلیسی استفاده می کنم. آدم با یه زبون دیگه گاهی حرف دلشو راحتتر میزنه وقتی به زبون مادری خجالت میکشه. مثلا ما خیلی کم میگیم برام دعا کن. به نظر اکثر مردم یه اصطلاح کلیشه ای هست. حالا خیلی ها کلا به دعا اعتقاد ندارن. باید بگن "برام آرزوی موفقیت کن" که حال به هم زن ترین جمله ست! آدم حس می کنه داره زیرنویس فیلم میخونه :)) این طور موقعها چی بهتر از لغت انگلیسی، Fingers Crossed؟ هیچ عبارت فارسی حس و حال Fingers Crossed رو برای من منتقل نمی کنه. یا مثلا بحثهای جنسی که معمولا توی ایران جا نیفتاده و خجالت آوره، من خیلی وقتها با دیالوگهای انگلیسی فرندز بیانش می کنم با شهرزاد و هر کسی که می دونم فرندز رو دیده. یه زبونِ دوم برای وقتی که زبون اصلی خجالت آوره.

پاسخ:
آخه اسم و فامیل که دستِ ما نیست و اهمیتی نداره از این بابت. ولی حرفای روزمره‌مون چرا.
من که کاملاً اسمِ قرآنی (!) دارم: سیده فاطمه حسینی :))

درضمن خودم با ایدۀ «حذف عربی از فارسی» موافق نیستم. چه خوب باشه و چه بد، الآن عربی در زبانِ ما آمیخته شده و اتفاقاً بنظر من لزوماً در جهتِ پس‌رفتِ فارسی نبوده و بعضی جاها قوی‌ترش کرده. (مثل خط)
حالا اینکه یک کسی به‌جای هر واژۀ فارسی، عربی استفاده می‌کنه، مشکل خودشه وگرنه زبان ما عربی نیست و نشده.

1. بله، درسته.
2. موشواره نیست، «موشی»ه. تا حالا نشنیده بودم، الآن تو سایت‌شون گشتم.
مشکلِ من با خیلی‌ها، اینه که از واژه‌های در دسترس فارسی استفاده نمی‌کنن ولی وقتی درموردش باهاشون صحبت کنی، می‌‌چسبن به واژه‌هایی از فرهنگستان خوششون نیومده. بنظر من، اهالی فرهنگستان با اینکه مختصص هستند، نهایتاً مثل ما انسان‌اند. کارشون هم دو دو تا چهارتا نیست. باید تمایل جامعه رو بفهمن، واژه‌ای بسازن که تو فرهنگ عامه جا بیوفته و خب بنظر من کارِ آسونی نیست... بنابراین اگه هر کسی به اندازۀ وظیفه خودش از زبان حمایت کنه (روزمره و تخصصی تا جاییکه به کارش آسیب نرسه) و همراه باشه با کسایی که زبان براشون مهمه، کار بزرگی انجام داده. همراهی مردم می‌تونه باعث شه اونا تمایل مردم رو بهتر مهندسی کنن، گمانم!

3. این رو اصلاً و ابداً قبول ندارم. اینکه خیلی‌ها تو زبان مشکل دارن، از نظام آموزشیه. از کم‌کاری و بی‌مسئولیتیِ یه جای دیگه‌ست. قرار نیست که زبانِ خودمون رو قربانی این مسأله کنیم. درضمن کسی با دو تا اصطلاح، زبان یاد نمی‌گیره. کسی که وقت بذاره و زبان بخونه، به یه جایی هم می‌رسه. بعدشم این کلماتی که ما بکار می‌بریم، تو تمام لایه‌های جامعه رسوخ می‌کنه. اینجوری نیست که فقط من و هم‌کلاسیم استفاده کنیم. یا فقط میانسال‌ها برای زبانشون از واژه‌های انگلیسی بیشتر استفاده کنن. ماها هر روز با کلی بچه و آدم مختلف در ارتباطیم. در دراز مدت (که همین‌طوری هم شده)، سنین پایین جامعه هم بیگانه می‌شن با فارسی... این بنظر من راه‌حل نیست؛ ماسمالی کردنِ تنبلی مردم تو زبان و بی‌مسئولیتیِ آموزش و پرورشه.
حالا نمی‌گم به هم هیچ واژۀ انگلیسی‌ای رو در روزمره یاد ندیم‌ها!!! ولی توجیه غیرفارسی حرف زدن و اهمیت ندادن به فارسی به این صورت، پیامدهای خوبی نداره.

4. بله، حس مشترک :)
5. بازم حس مشترک ولی روش کار می‌کنم معمولاً... :)

انگلیسی از اون زبان هاست که قابلیت ترکیب شوندگی خیلی بالایی داره و به همین خاطر لغات ابداعی زیاد اتفاق می افته.

coronavirus هم یه لغت ترکیبیه. عبارت نیست. تو فارسی ما برای خلق خیلی از واژه های جدید ترکیب می سازیم. ولی انگلیسی نیاز به ترکیب سازی نداره. به همین خاطر coronavirus یه لغته. ترکیب نیست. برای ترجمه ش زبان فارسی دو تا راهکار داره: چون خلق لغت تو فارسی اغلب از طریق ترکیب ساختنه ترجمه کنن ویروس کرونا و یا این که ترجمه نکنن و همون تلفظ انگلیسی رو با حروف فارسی بیارن تو زبان فارسی: کروناویروس.

به نظرم جفتش درسته و نمی شه اون یکی رو محکوم کرد. 

 

پاسخ:
coronavirus رو در انگلیسی می‌شه The virus of corona هم نوشت. مثل The land of dream که می‌شه Dreamland هم گفت. بنابراین به‌نظرم نمی‌شه ادعا کرد که coronavirus تنها شکلِ نوشتاریش هست. انگلیسی‌زبون‌ها کسره ندارن. خب قاعدتاً اون of رو می‌شه به جای کسره در نظر گرفت و با توجه به ساختارِ فارسی، یه ترجمۀ خوب ارائه داد.
من مترجم نیستم البته ولی فکر می‌کنم خیلی جاها نیازه که ساختاری که در زبان مبدأ هست ولی در مقصد نیست رو، تطابق بدیم با ساختارِ مقصد. وگرنه اگه قرار بود ساختار رو عیناً ترجمه کنیم که خیلی از روانیِ متن کم می‌شد. برای همین با اینکه فکر می‌کنم ویروسِ کرونا خارج از ساختارِ انگلیسی نیست (بخاطر of)، حتی اگر بود هم بنظرم ایرادی نداشت که با زبان فارسی تطابقش بدیم.

پ.ن: باید یه چیز دیگه هم اضافه کنم! کروناویروس رو می‌شه درفارسی ترکیب اضافی مقلوب هم در نظر گرفت. مثلِ پیرمرد و پیرزن یا آبراهه. ولی حقیقتاً دلیلِ اینکه ملت می‌گن کروناویروس اینه که مستقیماً از واژۀ انگلیسی استفاده کردن. بنابراین اگه همین حالا تصحیحش نکنیم، می‌تونه به سایر واژه‌های ورودی هم برسه...

لینک عکس

گویا اصلاحات علوم تجربیه

بی لطف نیست اوردنش اینجا

من در مورد علوم تجربی و فیزیولوژی بدن اطلاعات زیادی ندارم. ولی با تمامی این اصلاحات مخالفم

اپیگلوت و اندوسکوپی واقعا مسخره بودن. خوناب به جای پلاسما هم اصلا لغت مناسبی نیست. چون خوناب در شعر فارسی قدیم به عنوان خود خونی که جاری شده کاربرد داشته فکر کنم.

پاسخ:
ممنونم از ارسال.
راستش کار من هم اینجا «دفاع» نیست چون سررشته‌ای ندارم که بخوام دفاع کنم و بگم مخالفتت اشتباهه یا درسته.
ولی فکر کنم به درد مخاطب می‌خوره.

تصحیح میکنم

با همش مخالف نیستم. مثلا پژواک انگاری رو دوست داشتم

پاسخ:
آره، خوب بود.

همون روز شهرزاد رو دیدم که دانشجو پزشکیه و این مخففها رو براش خوندم و گفت اتفاقا کلمات خوبی انتخاب کردن خیلیاش رو ما هم میگیم. به شرطی که دانش آموز حتما انگلیسی پاورقی رو هم بلد باشه معادلهای خوبی هستن

پاسخ:
چه خوب! مرسی که اطلاع دادی، فکر نمی‌کردم خودشون استفاده کنن اصلاً.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">