پیوستن به چالش کتابخوانیِ 95
جمعه, ۲۹ بهمن ۱۳۹۵، ۰۳:۱۲ ب.ظ
خواندن آخرین پستِ جولیک، به تهیه ی این تصویر منجر شد:
درباره ی کتابهای داخل تصویر به اندازه ی کافی حرف زدم ولی یکی از آنها، "درخت زیبای من"، هنوز برای نوشتن جا دارد!
سه شنبه که این کتاب را خریدم، نیمی از گفتار مترجم را خواندم. اول کمی از خودِ آقای وانسکلوس گفت و بعد هم درباره ی این اثر (و بقیه شان) توضیح داد: این کتاب در سال 1968 به چاپ رسیده و نویسنده آن را در دوازده روز نوشته اما خودش اعتراف کرده "این اثر بیست سال در اندرون من بوده". در همان سال انتشار موفق به دریافت جایزه Roqueti Pinto-Especial شد و صدها خواننده خود را به قدری گریاند -و نیز تا جایی که اشک به چشم آوردند خنداند- که گفته شد بر اثر انتشار آن "مقدار قابل توجهی بر آبهای آمازون افزوده شده"...
به اینجای پیش گفتار که رسیدم، عمیقا تعجب کردم. نه اینکه به زیادتر شدن آبهای آمازون ایمان آورده باشم ولی همچین توصیفی چندان برایم قابل هضم نبود. اگر بخواهم صادق باشم، حتی در دل گفتم به احتمال خیلی زیاد با این کتاب اصلا اشک نخواهم ریخت. اما صبح روز چهارشنبه، موقع خواندن بخشِ سومِ قسمت اولِ کتاب(انگشتان لاغر فقر)، چنان گریه می کردم که مادرم بخاطر خواندن کتاب از من گله مند شد. کتاب، خواندنی بود! واقعا جمله ی دیگری به ذهنم نمی رسد و گذاشتن بخش هایی از کتاب هم به نظرم کار درستی نیامد، شاید چون در کل از اینکار لذت نمی برم یا اینکه خیال می کنم در این کار خوب نیستم؛ یک چیزی بینِ این دو تا.
ضمنا، بعد از ویرایش عکس اولیه و نوشتن اسم کتاب ها، به بقیه ی گزینه های چالش نگاهی انداختم و برای موردی که باید حروف اسم نویسنده مثل من باشد، در سطح اینترنت و البته، فهرست نویسندگان ایرانی و خارجی جست و جو کردم. بعد از ده دقیقه کنکاش، یادم آمد که در نامهای خارجی "ه" و "ح" فرقی باهم ندارند، پس احتمالا نویسنده باید حتما ایرانی، افغانستانی یا هرکسی باشد که در زبانش دو نوع "ه" و "ح" دارند! البته شاید بعدا بیخیال این تفاوت شدم و به H خارجی هم رضایت دادم. فعلا که فرد خاصی برای این گزینه در ذهن ندارم.
اما برای گزینه ی نویسنده ی ایرانی ای که کتابش در ایران ممنوع باشد، احتمالا یکی از کارهای صادق هدایت را می خوانم؛ مثلا "زنده به گور" که قبلا هم میخواستم بخوانم و نخواندم.