.
کی فکرشو میکرد.
خیلی میفهممت.
ولی، خیلی بلد نیستم کمک کنم توی مورد کنکوری.
میدونی؟ سختی کنکور، یه جوریه که هزاری هم مشاور کنارت باشن، تا خودت باهاش کنار نیای، فایده نداره.
فقط اینا رو یادت نره: مراقب خودت باش. خودتو بین کتابها حبس نکن؛ به خودت زنگ تفریحهای جالب و شیرین بده که روحیه بده بهت. و وقتی داری میخونی، فقط بخون و به هیچچیزی فکر کن. نه به آینده، نه به اینکه داری درس رو چقدر یاد میگیری. بخون و برو جلو. فقط پیوستگی داشته باش و با حال خوب بخون. نگران هم نباش.
بشدت موافقم
بخدا هیچی نیست. هیچی. :)
فقط سعی کن لذت ببری. و "رمان" و "موسیقی" رو فراموش نکن. ما ریاضی بودیم یکم دستمون بازتر بود یکم میرفتیم چیزای متفاوتتر حل میکردیم و مثلا این لذت بردنمون بود، نمیدونم با این کتابهای احمقانهای که به شما طفلکها فرو کردهن چی دارید برا لذت بردن، و حتی شنیدم زیست تجربیها یکسوم شده!:)) ولی لذت ببر. ببین. تنها راهش همینه. بخوای فشار بیاری و خودتو سفت بگیری و بهش فکر کنی، همهچی بدتر میشه. یه پیشنهاد هم دارم! از فیدیبو کتابای فروید رو بگیر شروع کن به خوندن. شاید دونستنِ اینکه با چه دنیای شگفتانگیزی قراره روبرو شی "آزاد"ت کنه.
بهترین راهِ موفق شدن تو کنکور (از زبان دوبار ۲هزارآورنده که خوب طعم شکست رو چشیده) اینه که کلا فراموش کنی کنکور داری، و فقط پیش بری. با سرِ پایین و آروم و بدون توقع از جهان و آینده و کائنات و زندگی.
چی شده؟